عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پی دلداری من
اشک گرم و عشق آمد و جانا چه کنم ؟
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
وبلاگ دلنشین و آرامبخشی داری ... باقی و برقرار باشی رفیق .. یا حق