در تنهایی خواهم سوخت و هیچ فریاد رسی نیست
و آغاز مرگ تدریجی را تجربه خواهم کرد.
روزی فراخواهد رسید که خود نیز خود را فراموش کنم.
فردایی خواهم داشت و آیا فردای من نمرده؟
دیروزهایم به آتش کشیده شدند و می دانم فرداهایم هم پرپر خواهند شد. شکی ندارم.
فردا چه دور و نامعلومست! چه بیگانه ست!!!
باز هم شکستم...چه هیاهوی خاموشی ست ویران شدن
عالی بود می خوام روی وبلاگم آهنگ بذارم نمی دونم چه جوری اگه شد بهم بگین ممنون