شب از دریچه چشمانم رویش گلها را میبینم و راز نگاهم را با تیغ های سوزان
خورشید به زمهریر قلبت می فرستم و رود زلال مهرورزی را به پای نازکین
نهال امیدت جاری میکنم . تا جان شیفته ام سایه افکند بر
سالهایی که بی تو گذشت
ادامه...
سلام سلام وبلاگت مبارک چه عجب باباو ما که مردیم. همش میاومدم تو اون وبلاگ قبلیت و میدیدم . نمیشه نظر داد. نمیدونم اون نوشته رو خوندی یا نه. یه نامه بود به خدام. به خدای عشقم و خدای وجودم
کاش اونم مثل عشق تو منو ول کرده بود و رفته بود . کاش بد بود . کاش... اما اون از من ۱۳۰۰ کلیلومتر فاصله داره. و خوشحالم که حتی یه بار از نزدیک ندیدمش که برام خاطره ساز بشه. اما بازم به اندازه ی همه ی دنیا خاطره دارم. انگار همه جای خونه ازش خاطره داره.
آدمی نبودم که ۱۰۰ دفعه دوستت دارم رو واسه ۱۰۰ نفر تکرار کنم که برام عادی بشه. اولین بار بود و اخرین بار
دور بود اما عاشق. تنها بود اما خوب پاک
میدونم تا همیشه سهم اون از من از هر مرد دیگه ای بالاتره
سهم اون عشقم قلبم روحم احساسم و آولین و آخرین دوستت دارم هایی گه گفتم خواهد بود.
دیگه برام مهم نیست جسمم چی بشه.
ما با یه عشق بی نهایت از هم جدا شدیم . یعنی مجبور شدیم که جدا بشیم هیچ بنده ای نمی تونست مارو از هم جدا کنه و نتونست و نکرد خدا بین ما نشسته بود. خدا گفته بود نه باشه خدا به هم میرسیم.
به قیمت خورد شدن دو تا آدم . به قیمت شکستن.
لعنت به من که باعث شدم دوستم داشته باشه . لعنت به من/ میخواست بیاد آخرین زورشو واسه بهم رسیدن بزنه. لعنت به من که نذاشتم. لعنت به اون دنیایی که تو افریدی خدا. لعنت به تمام اون چیزهایی که نیافریدی.
میبینی داداشی چه جوری همون اول راه زندگی خورد شدم . اما نه اون چیزی که شکسته رو نمی شه دوباره شکست من ۱۷ ساله شکستم. ۱۷ سال مردم. کی میدونه؟ حق با تو نباید سخت بگیرم. دیگه این بار از اون چه تو این ۱۷ سال کشیدم که سخت تر نیست.
چه بیخود دلم رو به عشق خوش کرده بودم. میدونستم سهم من نیست خدا. میدونستم آینده ی من همون گذشته مه. باید فکرشو میکردم ...
سلام
سلام
وبلاگت مبارک
چه عجب باباو ما که مردیم.
همش میاومدم تو اون وبلاگ قبلیت و میدیدم . نمیشه نظر داد.
نمیدونم اون نوشته رو خوندی یا نه. یه نامه بود به خدام.
به خدای عشقم و خدای وجودم
کاش اونم مثل عشق تو منو ول کرده بود و رفته بود . کاش بد بود . کاش...
اما اون از من ۱۳۰۰ کلیلومتر فاصله داره.
و خوشحالم که حتی یه بار از نزدیک ندیدمش که برام خاطره ساز بشه.
اما بازم به اندازه ی همه ی دنیا خاطره دارم.
انگار همه جای خونه ازش خاطره داره.
آدمی نبودم که ۱۰۰ دفعه دوستت دارم رو واسه ۱۰۰ نفر تکرار کنم که برام عادی بشه.
اولین بار بود و اخرین بار
دور بود اما عاشق. تنها بود اما خوب
پاک
میدونم تا همیشه سهم اون از من از هر مرد دیگه ای بالاتره
سهم اون عشقم قلبم روحم احساسم
و آولین و آخرین دوستت دارم هایی گه گفتم
خواهد بود.
دیگه برام مهم نیست جسمم چی بشه.
ما با یه عشق بی نهایت از هم جدا شدیم .
یعنی مجبور شدیم که جدا بشیم
هیچ بنده ای نمی تونست مارو از هم جدا کنه و نتونست و نکرد
خدا بین ما نشسته بود. خدا گفته بود نه
باشه خدا به هم میرسیم.
به قیمت خورد شدن دو تا آدم . به قیمت شکستن.
لعنت به من که باعث شدم دوستم داشته باشه . لعنت به من/
میخواست بیاد آخرین زورشو واسه بهم رسیدن بزنه. لعنت به من که نذاشتم.
لعنت به اون دنیایی که تو افریدی خدا.
لعنت به تمام اون چیزهایی که نیافریدی.
میبینی داداشی چه جوری همون اول راه زندگی خورد شدم .
اما نه
اون چیزی که شکسته رو نمی شه دوباره شکست
من ۱۷ ساله شکستم. ۱۷ سال مردم. کی میدونه؟
حق با تو
نباید سخت بگیرم. دیگه این بار از اون چه تو این ۱۷ سال کشیدم که سخت تر نیست.
چه بیخود دلم رو به عشق خوش کرده بودم.
میدونستم سهم من نیست خدا.
میدونستم آینده ی من همون گذشته مه.
باید فکرشو میکردم ...
سلام // ممنون که سر زدید.// چه زیباست نوشتن از سر عشق..// شاد باشید.